از مسیری که دلت خواست بیا دربر من
باغ عشاق قدم نِه که رسی بر درمن
درب باغ دلم و باز گذاشتم تو بیا
تا شوی تاج گلم خوش بنشینی سر من
تو همانند گلی ، عطرِ تن ات رویایی
تو ز گل های بهشتی . نشوی پرپر من
حالیا خنده بزن ای گل زیبای ملوس
بِشکُفت لعل لبت غنچه ی تازه تر من
مه لقایی و همانند مَهی ظلمت شب
یا که چون عین ستاره شده ای اختر من
بی سبب نیست که من خصلت قارون دارم
چون شدی گنج طلا ثروت من گوهر من
این "کیان" یار تو همواره ز تو یاد
کند
خوشتر آنست که گویی که تویی دلبر من
کیان تبریزی
15 دیماه 98
درباره این سایت