ای وطن از دل بگو یار دبستانی چه شد
خلق تودر ماتم است کیش مسلمانی چه شد
حزن و اندوهی گرفته چهره ی پیر و جوان
وعده های خِرمنی شهر گلستانی چه شد
سرزمین تاراج گشت با یاغیان پا گریز
وان امانت دار صادق وان نگهبانی چه شد
خوردن و نوشیدن و نوشخار کردند یاغیان
سفره های خلق ما با آن فراوانی چه شد
همچو خورشید می درخشی قرنها با افتخار
آن همه شادابی و نور و فروزانی چه شد
با کلنک ظلم و جهل ویرانه گشته خاک تو
مانده ایم کو مغزهایت وان سخندانی چه شد
ای "کیان" آسوده زی در موطن ات با خلق
خود
میرسد مردم نویسند . حکم یزدانی چه شد ؟
کیان تبریزی
26 دیماه 98
درباره این سایت